منتظرانه ...
گفتم :یا صاحب الزمان بیا…
گفت :مگر منتظری ؟؟؟
گفتم :بله آقا منتظرم
گفت :چه انتظاری نه کوششی نه تلاشی ، فقط میگویی بیا ؟!
گفتم :مگر بد است آقا؟
گفت :به جدم حسین هم گفتن بیا ، اما وقتی آمد کشتنش!!!
گفتم :پس چه کنیم ؟؟؟
گفت :مرا بشناسید !!!
گفتم: مگر نمیشناسیم؟؟
گفت :اگر میشناختید که این طور کناه نمی کردید !!!
گفتم :آقا تو مارا میبخشی ؟؟؟
گفت :من هر شب برای شما تا صبح گریه می کنم!
گفتم :آقا چه کنیم به تو برسیم ؟؟؟
گفت: انجام واجبات ، ترک محرمات ، همین کافیست …